• صفحه اصلی
  • >
  • خبر
  • >
  • عاقبت درد نور می‌‌شود، مرور خاطرات فرشته طائرپور در عصر ناموجود

عاقبت درد نور می‌‌شود، مرور خاطرات فرشته طائرپور در عصر ناموجود

 

عصر روز سه‌شنبه هفدهم اسفندماه ۱۴۰۰ شبی به یاد فرشته‌ی سینمای ایران برگزار شد که با مرور خاطرات فرشته طائرپور تهیه‌کننده فقید سینما همراه بود.
سیف‌اله صمدیان دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر پیش از شروع مراسم از سخنرانان خواسته بود که امشب را به شب شیرین خاطرات فرشته تبدیل کنند و نگذارند به اشک و آه برگزار شود.
به گزارش دبیرخانه تصویر سال، پیام تصویری عسل شاکری دختر بزرگ فرشته طائرپور آغازگر برنامه بود. او قبل از هر چیز تاکید کرد: چون به عمو صمدیان قول داده‌ام که اشک و آه نداشته باشم؛ سر قولم هستم و البته خود فرشته هم هیچ وقت اهل اشک و آه نبود. حضورش همیشه پر از انرژی بود.
عسل شاکری گفت: فرشته خیلی هست و خیلی نیست. از یک طرف به هر کجا که نگاه می‌کنم اثر وجودش را می‌بینم و از طرف دیگر جای حضورش بسیار خالی است.
آخرین لحظات پیام عسل شاکری همراه بود با حضور «جانان» تنها نوه‌ی فرشته‌ی طائرپور و بوسه جانان بر پیشانی مادر شیرین‌ترین پایان‌بندی برای این پیام بود.
پس از پیام عسل شاکری؛ سیف‌اله صمدیان روی صحنه آمد و گفت: دوستی‌ام با فرشته طائرپور با یک هشدار شروع شد و با حسرت به پایان رسید. سال ۲۰۰۰ بود که همراه با عده‌ای از فیلم‌سازان برای نمایش فیلمم به توکیو رفته بودیم، به من هشدار دادند که مراقب باش، فرشته طائرپور خیلی بداخلاق و جدی است و حتما این سفر سختی خواهد بود. اتفاقا این سفر بسیار خوب بود. فرشته سخت‌گیر اما مهربان بود و مادرانه از همه مراقبت می‌کرد. دوستی‌مان بیست سال ادامه داشت و روزی که رفت برایم حسرت باقی گذاشت.
صمدیان تاکید کرد: فرشته اگر هیچ کار نکرده بود تنها تربیت همین سه فرزند که از هر نظر و با هر ادبیاتی درست هستند؛ کافی بود.
«یک روز با فرشته طائرپور» فیلم کوتاهی بود از اردیبهشت سال ۱۳۹۸ که عبداله اسکندری، مازیار میری و سیف‌اله صمدیان همراه فرشته طائرپور برای بازدید از نمایشی در تئاتر نصر به خیابان لاله‌زار رفته بودند. فیلمی که هر لحظه‌اش یادآور خاطرات خوش حضور فرشته طائرپور و یادآور غم فقدان او بودند.

غزل شاکری – بازیگر سینما و تئاتر – بعد از آن به روی صحنه آمد و هر چه تلاش کرد تا صحبت‌هایش بدون بغض باشد، موفق نشد و در آخر هم گریه امانش را برید. غزل در چند جمله‌ی کوتاهی که موفق به بیانش شد؛ گفت: مادرم بسیار سخنور بود و من مثل او نیستم. توی هر جمعی که بود با دقت به همه نگاه می‌کرد و می‌فهمید چه کسی مشکل دارد، چه کسی می‌خواهد درددل کند. چه کسی در جمع حرف می‌زند؛ کار چه کسی را توی راهرو راه می‌اندازد و کدام یکی خجالتی هستند و برای کمک کردن به او باید به دفتر و خلوت دعوتش کند. او به ما هنر تماشا کردن را یاد داد و ای کاش یادمان داده بود که چطور رفتنش را به تماشا بنشینیم.

بعد از صحبت‌های غزل فیلم کوتاهی از منزل فرشته طائرپور در روز درگذشت او به نمایش درآمد که همراه بود با زمزمه‌ی ترانه‌ای توسط غزل شاکری و لحظاتی از مادر داغدار فرشته.
منوچهر شاهسواری نیز در تجلیل از فرشته طائرپور گفت: او شخصیتی صادق و رها داشت. چیزی برای پنهان کردن نمی‌گذاشت. شاید خدا او را دوست داشت که زودتر بردش تا این روزها را نبیند. بعضی‌ها به شرایط امروز می‌گویند؛ «وضعیت موجود» اما به گمان من ما در «وضعیت ناموجود» هستیم. فرشته آدم وضعیت ناموجود نبود. آنجا که لازم بود برای صلح می‌جنگید و آن جا که لازم بود برای جنگ صلح می‌کرد.
شاهسواری افزود: روزی در لغت‌نامه دهخدا با کلمه‌ی «ورنم نهادن» رو به رو شدم. به معنای کشتن کسی و دفن کردنش و بعد گل‌کاری بر مزار او به قصد پنهان کردن جسدش. به گمانم ما همه با او این کار را کردیم. نه من و شمایی که توی این سالن هستیم یا دوست او بودیم. انگار او فهمیده بود و با مرگ بازی می‌کرد و اصلا درباره‌اش حرفی نمی‌زد.
سیف‌اله صمدیان بعد از صحبت‌های شاهسواری به روی صحنه آمد و گفت قرار نبود حال و هوای امشب این همه با اشک و آه همراه باشد؛ برای همین فیلمی را نمایش می‌دهم که کمی حال و هوای‌تان تغییر کند. و پس از آن فیلمی از ۲۴ سال قبل به نمایش در آمد که در آن عسل و غزل در کلاس استاد مهدی نیکنام همراه با دیگر هنرآموزان مشغول تمرین آواز بودند.
سخنران بعدی مراسم هم از خانواده فرشته طائرپور بود. سید محمد بهشتی، رییس سال‌های دور بنیاد فارابی. او در وصف فرشته گفت: خاندان طائرپور شبیه شخصیت‌های داستان‌های چخوف هستند. از همان ابتدا تکلیف‌شان معلوم است. فرشته هم‌زمان همه جا بود. نشسته بود اما هم‌زمان در جلسه شورای فلان بود؛ با بهمان نویسنده درباره‌ی متن حرف می‌زد و از آن طرف هم داشت مشکل یکی دیگر را حل می‌کرد.
او افزود: خیلی حضور داشت و باورم نمی‌شود که نیست. هنوز هم به خانه‌شان که می‌روم منتظرم خیلی دیر بیاید؛ یکهو در را باز کند و بعد هم جوری حرف بزند که انگار از اول توی جمع بوده.
بهشتی گفت: فرشته همیشه خلوت داشت. او در میان جمع هم که بود؛ با کس دیگری خلوت داشت و حالا احساس می‌کنم خلوت‌شان خیلی دلچسب است؛ طوری که اگر هر چیزی هم به او بدهیم حاضر نباشد به این دنیا برگردد. فکر می‌کنم خیلی بهش خوش می‌گذرد؛ امیدوارم که ما را هم در خوشگذرانی‌اش شریک کند.
رخشان بنی‌اعتماد کارگردان صاحب سبک و خوش‌نام سینما که در همه‌ی ادوار جشنواره تصویر کار داوری بخش فیلم را به عهده داشته و همراه همیشگی تصویر بوده است، خاطره‌گوی بعدی مراسم بود.
رخشان بنی‌اعتماد با اشاره به وجاهت و رفاقت فرشته طائرپور بود، گفت: وقتی که بیانیه‌ای می‌نوشتیم به فرشته می‌دادم و می‌گفتم قلم عقلانیت و اعتدال بر آن بکش. او اعتقاد درستی داشت که اگر حتی ۵ نفر مثل او در میان سیاست‌مداران امروز داشتیم؛ وضعیت‌مان این گونه نمی‌شد. اگر فرشته بود حتما می‌توانست کمک کند که فریادهای خفه ما این طور بیرون نریزد. زیر بال‌مان را می‌گرفت و به مسیری می‌بردمان که این خشم‌ها جای دیگر و بدتری بروز نکند.
نگار آذربایجانی کارگردان فیلم آینه‌های رو به رو آخرین خاطره‌گوی مراسم قبل از نمایش فیلمش بود. او که از ابتدا با گریه حرف‌هایش را شروع کرده بود؛ چند جمله‌ای درباره‌ی تجربه‌ی همکاری با فرشته طائرپور گفت و افزود: یک بار به من گفت اگر درست دردها را تحمل کنی؛ در نهایت همه‌ی آنها به نور تبدیل می‌شود.
قبل از نمایش فیلم مجید رجبی معمار رییس خانه هنرمندان ایران و نیکنام حسین‌پور از طرف صندوق اعتباری هنر به روی صحنه آمده و لوح تقدیر و تندیسی را به علی و غزل شاکری فرزندان فرشته طائرپور تقدیم کردند.
این مراسم با نمایش فیلم آینه‌های رو به رو به تهیه‌کنندگی فرشته طائرپور به پایان رسید.

علیرضا رییسیان ، همایون اسعدیان ، مجید مظفری ، عبدالله اسکندری ، امیر عابدی ، شایسته ایرانی و…. ازجمله دیگر حاضران این مراسم بودند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *