سمیرا جعفری- گیتی تصویر بررسی عملکرد انجمن صنفی عکاسان مقولهای پیچیدهای است. تشکلی که اعضای آن شاید به واسطهی موانعی که سر راهشان وجود دارد با مشکلاتی در مدیریت آن روبرو هستند. یکی از عمده مشکلات این انجمن و حتی دیگر انجمنهای حال حاضر ایران، شرایط مالی است و مشکلات ناشی از این موضوع که گریبانگیر اعضا و بویژه هیات مدیرهی آن شده است. همین امر ما را بر آن داشت به سراغ دیگر اعضای انجمن برویم.
مسعود زنده روح کرمانی از سال ۸۸ به عنوان عضو علی البدل در هیات مدیره حضور داشت و بعد از مدتی با استعفای اسماعیل عباسی به عنوان عضو اصلی هیات مدیره در انجمن عکاسان فعالیت خود را ادامه داد. وی سال ۹۲ رسما جزو هیات مدیره انجمن عکاسان شد و تا سال ۹۵ به عنوان رییس هیات مدیره فعالیت خود را ادامه داد.
با مسعود زنده روح کرمانی از مشکلات ناشی از کمبود بودجه و دیگر چالشهایی که انجمن با آن روبرو بود گفت و گو کردیم.
شما و برخی دیگر از اعضا جزو کسانی بودید که فعالیتتان در انجمن به یک عضویت ساده محدود نبود. چرا که در جریان فراز و فرودهایی که انجمن با آن سر و کار داشت بودید. از نظر شما بزرگترین مشکل انجمن صنفی چیست؟
مهمترین مشکلی که انجمن عکاسان و دیگر انجمنها با آن سر و کار دارند مشکلات مالی است. این در حالی است انجمنهای علمی و تخصصی نباید مشکلات اینچنینی داشته باشند. باید بتوانند به راحتی در رویدادها سهیم باشند و برنامه های مناسب با تخصص خود را برگزار کنند. ولی عملا میبینیم همه راه ها بسته شده است و فعالیت چندانی صورت نمیگیرد. متاسفانه اعضا با حق عضویت هم نمی توانند انجمن را ساپورت کنند. در نتیجه فعالیت ها محدودتر میشود و با کمتر شدن فعالیتها، جلوههای رشد هنری را در جامعه کمتر میبینیم. کاری که وظیفه انجمن ها است. مانند برگزاری دو سالانه ها و سالانه ها، مسابقه ها، جشنواره هاو…. این در حالی است که یک بخش دولتی به شکلی غیر حرفه ای این برنامه ها را اجرا می کند. چرا که بودجه اش را در اختیار دارد و در اصل نگاهشان هم این است که با کمترین هزینه کار را انجام بدهند، که معمولا جوابگو نیست.
پس شما عمده مشکلات انجمن عکاسان را مسائل مالی می دانید . در کنار آن چه مسائلی در کمررنگ شدن فعالیت انجمن دخیل است؟
این یک بخش از موانعی است که سر راه انجمن ها و فعالیت هایشان قرار گرفته است. انجمن عکاسان مانند برخی از رشته های هنرهای تجسمی تنها شامل یک رشته نیست. در حال حاضر ما چندین انجمن تخصصی عکاسی داریم و نیازهای هر انجمن متفاوت است. یعنی کسی که عضو انجمن عکاسان مطبوعاتی است نیازش با عضو انجمن عکاسان میراث فرهنگی متفاوت است. درکل شرایط عکاسی و تجهیزات اش هم متفاوت است.
یعنی حمایت قانونی هم ندارند؟
بله. متاسفانه به این فضاها هم کمتر بها داده می شود. به طور مثال بارها دیده ایم عکاسان مطبوعاتی برای حضور درفضاها و برنامه های مرتبط با حوزه ی کاری خود دچار مشکل می شوند. حتی عکاسان میراث فرهنگی و تبلیغاتی هم با چنین مشکلاتی مواجه هستند. برخی از عکاسان تبلیغاتی برای تجهیزات خود هزینه های بالایی می کند ولی در ادامه شاهد این هستیم که پروژه های کلان کشور سر از جاهای دیگری در می آورد. متاسفانه از سمت فضای عمومی، اهمیت چندانی برای انجمن قائل نیستند.
و خب این مشکلات مالی و حتی حمایتهای قانونی عکاسان را وادار به کارهایی میکند که در حوزهی تخصصیشان نیست…
کاملا درست است. برخی ازعکاسان با فعالیت در یک رشتهی خاص نمیتوانند از عهده مخارج زندگی خود برآیند؛ به همین دلیل در رشته های مختلف کار می کنند. گاها دیده ایم کسی که عکاسی مطبوعاتی میکند ولی نمایشگاه هنری هم برگزار می کند. در حالی هر کس باید در حوزه ی تخصصی خود فعالیت کند.
و فکر میکنم وجود اپیدمی کرونا هم مشکلات را دوچندان کرد؟
خیلی زیاد.با شروع کرونا، نگارخانه ها و گالری ها بسته شدند و وضعیت اقتصادی کشور دچار بحران شد. فروش عکس به شدت کاهش پیدا کرد. ما در انجمن عکاسان گالری گردی عکس داشتیم که تعداد زیادی نمایشگاه عکس در هفته برگزار می شد. الان چند نمایشگاه عکس در هفته برگزار می شود؟!
عکاس دیگر توانایی مالی برای پروسه ی پرهزینه برگزاری نمایشگاه ندارد.
بله و خریداری هم وجود ندارد. این چرخه، تاثیر بدی گذاشته است. تا جایی که می شنویم یک عکاس لنزش را برای فروش گذاشته ؛ یک عکاس دوربین اش را می فروشد و…. همهی اینها برای گذران زندگی است.
در این بین وظیفهی انجمن عکاسان برای بهبود شرایط عکاسان چیست؟
ببینید بخش مهم تر این است که ما شکل جدی به جایگاه انجمن هایمان در جامعه ندادیم، به همین دلیل اعضا هم خیلی جدی برخورد نمی کنند.
تصور اعضا بر این است که وظیفه ی انجمن ایجاد شغل است. در صورتی که وظیفه انجمن ایجاد شغل نیست. در یک جاهایی می تواند ایجاد شغل کند ولی همه ی کارش این نیست. انجمن باید بسترهای کاری را برای یک عضو فراهم کند. حالا همه می توانند از این بستر استفاده کنند یا نه.
و ارتباط اعضا در این شرایط چقدر تاثیرگذار است؟
مشکل بزرگ این است که ارتباط اعضا با انجمن کم است. یعنی ارتباط یک طرفه است. اگر این فاصله بین اعضا و هیات مدیره زیادتر شود درنتیجه ارتباط کاری ایجاد نمیشود. انجمنی پویا است که اعضایش پرسش گر و مطالبه گر باشند، با کمک یکدیگر پروژه ها را دست بگیرند. این اتفاق خیلی کم دیده میشود. چون همه فکر میکنند وظیفهی هیات مدیره این است که تمام کارها را انجام دهد و آخر سال کارتی به اعضایش بدهد که با آن کارت هر کاری دلشان خواست انجام دهند.
در کنار تمام مشکلاتی که از آن یاد کردید، مدتی است حرف از اختلاف بین هیات مدیره است. تا جایی که کار به استعفای آقای راستانی رسید. این اختلاف از کجا ناشی میشود؟
در همه هیات مدیره ها که شامل ده، هفت یا پنج نفر هستند هر کسی ایده ی خودش را دارد. این ایده ها باید در هیات مدیره مطرح شود و شکل و فرم رسمی خودش را بگیرد و به یک آیین نامه یا پورپزال برای اجرا تبدیل شود. حالا اگر کسی فکر می کند ایده ی خودش درست است, به نظرم اشتباه است. باید تعادل حفظ شود. آقای راستانی نگاه شان این است که انجمن جای تعالی و رشد فضای هنری کشور است. این کار در ۱۵ سال گذشته انجام شده است. حالا شاید ایده ال نبوده ولی در حد بضاعت مالی و نیروی انسانی و فضایی که در اختیار داشتیم کارهایی صورت گرفته است. شاید چنین کارهای از نظر شخص دیگری خوب نباشد و اشکالی هم ندارد. آن هم می تواند نظر خودش را بدهد. هیات مدیره در طول حضور خودش تلاش خود را برای حرکت به جلو میکند، حالا گاهی اوقات این حرکت انجام می شود و گاهی نه.
به طور مثال یکی از اعضای هیات مدیره خود آقای راستانی است که امکان دارد از عملکرد هیات مدیره راضی نباشد. شاید من هم راضی نباشم. یعنی آن ایدهای که در ذهن داشتیم به اجرا در نیامده ولی نمی توان از تلاشی که در این سالها شده چشم پوشی کنیم . شاید مسیری که اقای راستی مدنظر دارند با دیگر اعضا متفاوت باشد ولی من معتقدم باید مسیرها را به هم نزدیک کرد. البته گاهی هم اتفاق های درون سازمانی مشکل ایجاد میکند.
بالاخره این مشکلات درون سازمانی هم که به آن اشاره کردید و هم تفاوت دیدگاه ها باید به نحوی حل شود، که به فعالیت انجمن ضربه نزند؟
بله فعالیت و بازدهی وهم ارتباط اعضا با انجمن باید بهتر شود. روز برگزاری مجمع، ۳۷۵ عضو حق رای داشتند. فضا هم فضای مجازی بود. ولی متاسفانه تعداد اندکی شرکت کردند. این مواقع چه کاری از ما بر می آید.
و این مساله نیازمند آسیب شناسی است.
این آسیب شناسی برعهده ی من نیست. بر عهده ی هیات مدیرهی حال حاضر انجمن است. اینکه چرا ۳۷۵ نفر نیامدند و مجمع به دور دوم و سوم کشیده شده است. این آسیب شناسی ممکن است از سال ۸۸ شروع شده باشد و به سال ۱۴۰۱ ختم شود. یعنی باید این دوره ۱۲ ساله را بسنجیم تا متوجه شویم چه اتفاقی افتاده است. پس مشکلات بر عهده ی یک نفر و یک دوره نیست و شاید یکی از بحث های آقای راستانی هم همین باشد.
شما تفاوت عملکرد حال حاضر انجمن را با سالهایی که خودتان در هیات مدیره حضور داشتید را در چه میبینید؟
وضعیت انجمن نسبت به گذشته سختتر شده است. چرا که سطح انتظارات همه مان بالا رفته چون چندین سال است که تجربه ی این کار را داریم. همچنین انجمن، پروژه هایی را انجام داده است که ممکن است ایده آل نبوده ولی تاثیر خودش را در جامعه ی هنری گذاشته است. کاری که این روزها کمتر شاهد هستیم. به طور مثال برگزاری دو سالانه با همهی ضعفهایش فوق العاده خوب بود. چون برای اولین بار یک انجمن در حوزه ی تجسمی جسارت پیدا کرد که شخصا برگزار کننده باشد. یعنی ما وزارت ارشاد را که معتقد بود برگزار کننده ی دوسالانه است مجاب کردیم که برگزار کننده ما هستیم؛ نه شما. ارشاد فقط ناظر بود.دو سالانهای هم که در موزه ی هنرهای معاصر برگزار شد، بسیار کار شاخصی بود. ولی متاسفانه بعد از این اتفاق نیافتد. یکی از دلایل ش هم این است که هنوز ارشاد نگاه ش این است که برگزار کننده است و انجمن فقط به عنوان ناظر باید حضور داشته باشد. متاسفانه با تغییر مدیریتها ، سیاستها هم تغییر می کند و انجمن در حال حاضر کارش سختتر است . چرا که سیاست های جدیدی اعمال می شود و هم این که انتظارات بالا رفته است. دیگر نمی توانیم ۱۰ روز با عکاسان حال حاضر را با سال ۹۳ مقایسه کنیم. الان تکنولوژی، تعاریف فلسفی هنر را تغییر داده است و همین مساله کار را سخت تر و متفاوتتر کرده است. به همین دلیل کار هیات مدیره نیز نسب به سال های ۸۸ و اویل دهه ی ۹۰ سخت تر شده است.