• صفحه اصلی
  • >
  • گپ و گفت
  • >
  • محمود ظهیر الدینی: بسیاری از عکس های جنگ تحمیلی با سوء مدیریت از بین رفت

محمود ظهیر الدینی: بسیاری از عکس های جنگ تحمیلی با سوء مدیریت از بین رفت

گفت و گو با محمود ظهیرالدینی، عکاس حاضر در جبهه های جنگ تحمیلی

 

سمیرا جعفری/ گیتی تصویر – مرور تاریخ تصویری و مستند  بسیاری از ما از فضای جبهه های جنگ  ایران و عراق به تصاویر عکاسانی گره خورده است که دوربین به گردن آویختند و تا راوی روزهای ۸ سال دفاع مقدس باشند.
راویانی که حالا با گذشت سال ها به عنوان صاحب اثر؛  از داشتن آثار خود محروم هستند.
محمود ظهیرالدینی از جمله  عکاسانی است بعد از حضور به عنوان رزمنده در جبهه های جنگ تحمیلی، از سال ۶۳ رسالت خود را در ثبت لحظات مهم و البته تلخ دفاع مقدس دانست و به عنوان عکاس خبرگزاری ایرنا در جنگ شرکت کرد ولی به دلیل سوء مدیریت ها نتوانسته به عنوان عکاس،  عکس های خود را در ارشیو شخصی خود داشته باشد. 
ظهیرالدینی در گفت و گو با گیتی تصویر از مشکلات حاکم بر مدیریت آن دوره منجر به از بین رفتن تعداد زیادی از عکس های تاریخ جنگ شد میگوید:

 

پرتره محمود ظهیر الدینی، عکاس و مدیر سایق گروه عکس ایرنا

 

 

ورود شما در جنگ‌ به عنوان رزمنده بود،  چه اتفاقی افتاد که ترجیح دادید بعد از آن به عنوان عکاس در جنگ حضور داشته باشید؟

آن زمان با حضور در جبهه, با صحنه هایی مواجه شدیم که هرگز با تصویر کشیده نشد. شب های عملیات؛ یا گذشتن از میدان مین؛ به خط زدن و …لحظاتی بود که واقعا نیاز به ثبت داشتند. خیلی از آن تصاویر در ذهن ها باقی ماند و هیچ عکاس و فیلمبرداری نتواست آن ها را ثبت کند.

  • به دلیل کمبود امکانات و شرایط خاص و خطرناک؟

درسته. همه ی این عوامل بود. اگر دوربین هم بر دست داشتیم؛ اجازه همراهی با رزمنده ها را در لحظات خاص نداشتیم. به طور مثال نمیتوانستیم شب های عملیات تا نزدیک معبر و خط  دشمن در کنار رزمنده ها باشیم.

به جرات می گویم، چیزی که از جنگ به عنوان عکس وجود دارد؛ شاید ۵۰ درصد است. ۵۰ درصد دیگر؛ لحظات درگیری  و گرفتن سنگر دشمن و… بود که با دوربین های آن زمان به دلیل فنی و امنیتی توانانی ثبت شان را نداشتیم.

 

 

  • شما با چه نوع دوربینی عکاسی می کردید؟

شروع کار ما در آن دوره با دوربین ۱۲۰ بود که محدود به ۱۲ فریم بود. به واسطه ی همین محدودیت خیلی قناعت می کردیم. برخلاف این روزها که با دوربین های دیجیتال میتوان چندین هزار عکس ثبت کرد..

البته خیلی زود این دوربین ها به دوبین ۱۳۵ تبدیل شد که آن ها هم ۳۵ فریم بود.  اگر آن موقع چنین امکاناتی وجود داشت؛ بی نهایت عکس جنگ داشتیم.

  • محدودیت رسانه ها چقدر روی انتشار آثار شما تاثیرگذار بود؟

خیلی زیاد. آن زمان چند روزنامه و خبرگزاری ایرنا بود  که حتی بسیاری از خبرنگاران و عکاسان این نشریات هم اجازه ورود نداشتند. که خب با توجه به شرایط خاص آن دوره امری طبیعی بود.‌

  • پوشش عکس ها در نشریات خارجی چطور بود؟

متاسفانه خیلی محدود بود‌. حتی بسیاری از عکاسان آژانس های خارجی هم که از دوستان خودمان بودند, مانند مرحوم کاوه گلستان نتوانستند در جنگ تحمیلی آزادانه عکاسی کنند. این در حالی است که قطعا ایشان دید بازتری در زمینه عکاسی داشتند و می توانستند  با کادرهایی که می ببندد تصاویر جذاب تری را ازآن سال ها به ثبت برسانند. ولی حضور ایشان‌ و برخی دیگر ازعکاس ها محدود بود.

 

 

  • این محدودیت برای عکاسان خارجی چطور بود؟

محدودیت برای آن ها خیلی بیشتر بود،  مگر اینکه  برای حضور عکاس ها و خبرنگاران خارجی دعوت رسمی ترتیب داده می شد که هیچ کدام در محل حادثه نبود. در غیر این صورت فقط حضور نشریه های داخلی مثل روزنامه جهموری اسلامی، کیهان، رسالت، اطلاعات و خبرگزاری ایرنا آزاد بود.

  • با توجه به این مشکلاتی که در زمان جنگ برای عکاسی داشتید، بی شک باید از عکس ها ثبت شده محافظت زیادی شود. به هر حال علاوه بر اینکه این عکس ها سندهایی است برای نسل های آینده و به نوعی تاریخ کشور محسوب می شود, آثاری است که حاصل تلاش و رسالت عمیق بسیاری از عکاس های آن دوره است. خود شما در زمینه ی نگهداری عکس های خود چه تمهیداتی داشتید؟

شرایط نگهداری عکس ها در روزنامه ها و خبرگزاری ها متفاوت بود. در برخی روزنامه ها نگاتیو عکس در اختیار خود عکاس قرارداشت. ولی ایرنا روشی برعکس داشت. اینکه نگاتیوها باید در آرشیو خبرگزای باقی می ماند.

  • یعنی اجازه استفاده از عکس های خود را نداشتید؟

خیر.این عکس ها یا در خود خبرگزاری کار می شد، یا در اختیارآژانس های خبری خارجی  که تبادل عکس داشیم و روزنامه هایی که در عملیات حاضر نبودند قرار می گرفت. کار کلیشه ای و غیر فنی.

  • در نهایت چه اتفاقی برای آرشیوها افتاد؟

از یک سری عکس ها در آن موقع استفاده نشد ولی متاسفانه‌ با سوء مدیریت کم کم بدون استفاده باقی ماند.

  • ولی این تصاویر روایت گر برهه ی مهمی از تاریخ کشورمان بودند.

بله.متاسفانه در خبرگزاری ایرنا که هر چهارسال مدیریت اش تغییر می کند، پروسه ی نگهداری از آرشیو هم تحت تاثیر این تغییرات قرار می گرفت و طبیعتا نتوانست سازمان نظام یافته ای برای نگهداری چنین منابعی داشته باشد.

  • خود شما به عنوان عکاس در این خبرگزاری تلاشی برای حفظ این آثار نکردید؟

ما خیلی تلاش کردیم که عکس ها در آرشیو خبرگزاری بماند. در همین راستا  قراردادی بین مدیرعامل آن دوره و شرکتی بسته شد که قرار بودعکس ها با نسخه ی دیجیتالی آرشیو شود. حتی  آن موقع اسکنرهای خیلی قوی هم نبود و سایزهای مناسب را ارائه نمی دادند،  ولی به همین ها قناعت شد.‌ به همین بهانه نگاتیوها از خبرگزاری خارج شد و به یک شرکت خصوصی رفت و کپی از آن ها در اختیار ایرانا قرار گرفت. ولی مشکل از جایی شروع شد  که نگاتیوها داخل گونی به خبرگزاری ایرنا بر گشت‌ ونظم کار به هم ریخت. قبل تر نگاتیوها روی یک ورق شیشه ای با ‌شماره و تاریخ  قرار گرفته بود و از روی آن شماره و تاریخ موضوع در دفاتر ثبت شده بود. ولی بعد از بازگشت به شکل نامنظم در اختیار ما قرار گرفت و هیچ کس نمی توانست نگاتیو ها را سرجای خود بنشاند تا قابل بازیابی باشد.

 

  • نتوانستند نیرویی ویژه برای این کار در نظر بگیرند؟

متاسفانه این گونی ها درست زمانی وارد خبرگزاری شد که مدیریت جدید وارد شده بود. کسی که پیش از این در حوزه ی تجارت فعالیت می کرد و همه چیز را از بعد تجاری میدید. و از آن جایی که خبرگزای از سال ۱۳۰۲ فعالیت خود را آغاز کرده بود طبیعتا عکس های دوره ی پهلوی هم در آرشیو آن موجود بود.  این آقا با پررنگ کردن این مسائل که می خواهید عکس های شاه را نگهداری کنید, تشخیص داد این نگاتیوها باید از خبرگزاری خارج شود. در صورتی که آن ها تاریخ مصور کشور بودند.

  • خب نظرشان درباره ی عکس های دوران جنگ چه بود؟

حتی معتقد بود عکس های دوران جنگ هم به درد نمی خورد و دستور دارند نگاتیوها به کتاب خانه ملی واگذار شود چون تشخیص دادند کتابخانه هم برای همین کشور و نظام است.

  • شما و همکارانتان تلاشی برای خارج شدن این نگاتیوها نکردید؟

چرا. آن زمان به اتفاق همکاران؛ به دیدار مدیران و وزرا رفتیم تا واسطه ای پیدا کنیم که جلوی این تصمیم گرفته شود. در نهایت نگهداری شد ولی به آن حالت سازمان یافته قدیم بازنگشت و عملا غیر قابل تفکیک و استفاده شد.

ولی اتفاق خوبی که افتاد انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس یک سری از عکس ها را بردند و از آن ها نگهداری کردند. اگر قرار بود در ایرانا باقی بماند هیچ اثری از آن ها باقی نمی ماند.

حتی خاطرم است در دوره ای ستاد تبلیغات جنگ, طی درخواستی از همه ی عکاس ها و کسانی که با دوربین شخصی از آن دوران عکس گرفته بود, دعوت کرد و عکس های خوب را انتخاب و دو نسخه چاپ کردند. یک نسخه در ستاد تبلیغات نگهداری می شد و یک نسخه هم در ایرانا.

  • پس هنوز عکس هایی وجود دارد؟

آن دوره من دبیر عکس ایرنا بودم ولی متاسفانه سمت های بالاتری وجود داشت که در زمان های مختلف عکس ها را به بهانه های متعدد از ایرنا خارج کردند و مقاومت های من برای نگهداری  و چاپ آن ها در غالب کتاب راه به جایی نبرد.  در همین رفت و آمدها آرشیو عکس ها از بین رفت.

  • و در این بین آن آرشیو، عکس هایی که خود شما از جنگ ثبت کرده بودید که هم بود؟

بله متاسفانه. و زمانی هم که برای گرفتن عکس هایمان مراجعه کردیم هزینه ی زیادی را باید می دادیم که عکس ها را چاپ کنند یا روی فلش دراختیارمان بگذارند. این هم مانعی شد که عکسی دراختیار نداشته باشیم.

 

 

  • یعنی الان شما هیچ عکسی دراختیار ندارید؟

همان عکس هایی ایرنا سالی یک بار به مناسبت هفته ی دفاع مقدس کار می کرد را ذخیره کرده ام که همه در سایز کوچک است. تعدادی عکس هم سال های پیش چاپ شده بود که در قطعه ی  ۸در ۱۰ بوده  که از کیفیت خوبی برخوردار نیست. به این واسطه عکس های محدودی در اختیار دارم.

  • به تازگی برای دریافت عکس ها اقدام نکردید؟

خیر. ولی تا قبل از این بارها درخواست داده ام که متاسفانه هیچ وقت اجابت نشد. در این بین عکاس هایی بودند که توانستند عکس های خود را بگیرند ولی من به اتفاق چند نفر دیگر شرایط اش را نداشتیم. حتی عکس هایی که از من کار شده؛ نام ام به عنوان عکاس قید نشده است. در حالی که این حق من است که زمانی که در قید حیات هستم از آثارم مجموعه ای گردآوری کنم و در غالب کتاب اثری از خودم باقی بگذارم.

  • اگر جنگ در زمان حال اتفاق می افتاد رویکرد خودتان برای آرشیو عکس ها چه بود؟

قطعا در این دوره به واسطه دوربین های دیجیتال نگهداری آثار خیلی راحت تراست. در آن زمان هم اگر نگاتیوها در اختیار خود عکاس قرار می گرفت شرایط خیلی متفاوت بود. چون این حق مسلم صاحب اثر است که عکس خود را در اختیار داشته باشد. نه اینکه دیگران برای عکس های او تصمیم بگیرند. متاسفانه آن زمان ارزشی برای این آثار و صاحب اثر قائل نبودند.

  • توصیه تان به عکاسان جوان برای حفظ آثارشان چیست؟

قبل از هر چیز به  عکاس ها می گویم از همه چیز عکاسی کنید. از در و دیوارهای شهر که سی سال دیگر با تغییرات زیادی روبرو می شود عکس بگیرند. چرا که آن زمان همه به دنبال عکس های امروز آن هستند. و در نهایت معتقدم هیچ ارگان و نهادی برای این عکس ها دلسوزی نمی کند پس بهتر از خیلی منظم و با ثبت تاریخ از عکس های خودشان نگهداری کنند.

  • و حرف آخر…

من که الان دلخوش به حضور بخشی از عکس هایم در انجمن عکسان دفاع مقدس هستم چون در ایرانا اصل عکس ها رو به نابودی بود. ولی همچنان امیدوارم  افرادی در وزارت ارشاد این امکان را فراهم کند که حق عکاس هایی مانند من را که تعدادمان کم است پایمال نشود.

 

بخشی از آثار محمود ظهیرالدینی

 

پایان/

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *